نمی توان مخاطب را گول زد، پینوکیو آدم نمی گردد، اجرا در تئاتر شهر باعث افتخار است

به گزارش وبلاگ ایتالیا، در تماشاخانه ایرانشهر داستانی از پینوکیو در حال اجراست که این بار اصلا مخصوص بچه ها نیست. گربه نره و روباه مکار نوشته و کار اوشان محمودی، فانتزی های کودکی را یکسره از بین می برد و پینوکیو را در وضعیتی قرار می دهد که اصلا خوشایند نیست.

نمی توان مخاطب را گول زد، پینوکیو آدم نمی گردد، اجرا در تئاتر شهر باعث افتخار است

وبلاگ ایتالیا، شقایق عرفی نژاد: گربه نره و روباه مکار موزیکال خوش ساختی است که جهان دیگری برای پینوکیو متصور شده است. اوشان محمودی پیش از این هم دو اجرای ژپتو و پینوکیو را بر اساس داستان پینوکیو روی صحنه برده و این سومین اقتباس او از این داستان است. این نمایش پس از ایرانشهر در تئاترشهر روی صحنه خواهد رفت. با اوشان محمودی در باره این نمایش صحبت کردیم:

چه چیزی در داستان پینوکیو وجود دارد که انقدر برایتان مجذوب نماینده است؟

این داستان از نظر نشانه شناسی برای من خیلی مجذوب نماینده است. شما هرچه بیشتر درباره آن می خوانید و پژوهش می کنید، متوجه می شوید این شخصیت ها در عین سادگی چقدر عمق دارند و نشانه ای از اجتماع بزرگتری هستند و در کنار هم قرار گرفتنشان ترکیب مجذوب نمایندهی است.

از روند تمرین ها بگویید. متن کاملا نوشته شده بود یا به صورت کارگاهی تمرین کردید؟

نه، کاملا به صورت کارگاهی کار کردیم و حتی همین الان هم یک سری تغییرات دارد و در اجراهای نو در تئاترشهر هم حتما تغییر خواهد داشت.

کمی در باره شخصیت ها صحبت کنیم. پینوکیوی شما به نظر می رسد نمی تواند اوضاع را سامان دهد. می خواهد کاری کند ولی بابت آن هیچ فکری ندارد.

پینوکیویی هم که در داستان کارلو کلودی نوشته شده، شخصیتی است که اصلا آدم نمی شود. همینطور به شرارتش ادامه می دهد تا در نهایت کشته می شود. بعدها دیزنی و شرکت های دیگر کارتون هایی ساختند که در انتهایش پینوکیو به وسیله فرشته مهربان تبدیل به آدم می شود. پینوکیوی نمایش ما هم به نفع سیرک هیچ کاری را نمی نماید. به خاطر رسیدن به یک زن این کار را می نماید. او در یک لحظه با تماشا فرشته مهربان انگار کور می شود. در صورتی که یک وصیت به او شده و انگار دیگر آن را فراموش می نماید.

در باره گربه نره کمی صحبت کنیم. او هیچ کنشی در صحنه ندارد و فقط دنباله روی روباه است و اگر هم حرفی می زند، فقط حرف او را تکرار می نماید. انگار فقط شراکتش با روباه و پولی که به او می رسد، برایش مهم است.

دو صحنه درکار هست که ماهیت او را نمایش می دهد. یکی صحنه ای که دارند برای برنامه سیرک تمرین می نمایند و بچه نوزاد دلقک را تنبیه می نماید. در صحنه دیگر هم با پایش رهبری گروه سرود را انجام می دهد. رئیس کس دیگری است، اما کارهای مختلف را او انجام می دهد. به هر حال همواره یک گربه نره ای وجود دارد که اگر شرایط خوب باشد، کسی نمی گوید او کارش را درست انجام داده اگر هم اوضاع خراب باشد، همه کاسه کوزه ها سر او شکسته می شود.

در باره رمان صحبت کردیم که اتفاقات آن با آنچه در انیمیشن دیدیم، فرق دارد. اما در کار شما هم همه چیز خیلی تلخ پیش می رود. جینا قربانی می شود، پینوکیو از بین می رود، استبدادی که وجود داشت برمی شود و حتی متوجه می شویم فرشته مهربان بزرگترین خیانت را به پینوکیو نموده است.

در اجرای بعدی از این هم منفی تر می شود! برخی وقت ها راستش دلم برای کاراکترهایی مثل روباه و گربه که هیچوقت به آنها اعتماد نشده و نویسنده و کارگردان همواره آنها را شخصیت های منفی دانسته اند، می سوزد.

پدر ژپتو انگار شخصیتی است که هر دو گروه با آن همراه هستند.

ژپتو در تمام فیلم های اقتباسی و انیمیشن های مختلف نماد خالق است. خالق یک قصه یا جهان یا حتی پدر. روانشناسان به این نتیجه رسیده اند که انسان ها دو پدر دارند. یکی پدری که واقعا وجود دارد و یکی هم پدری که ما از او در فکر داریم. ما معمولا پدرمان را خیلی اسطوره ای توصیف می کنیم. یعنی چیزی که زاده فکر ماست. این یک واقعیت علمی است. همه ما در اجتماع از نبود پدر می ترسیم و همواره دنبال یک آدمی هستیم که به عنوان پدر به او تکیه کنیم. دنبال یک بزرگتر و ناجی هستیم. در این نمایش ژپتویی به عنوان پدر وجود داشته که همه هم به این مسئله واقف بوده اند. حالا هم دنبال پدر دیگری هستند.

در باره طراحی صحنه کمی صحبت کنیم. می دانم می خواستید خیلی چیزها را در صحنه داشته باشید، ولی به علت دو اجرایی بودن سالن نمی توانستید این کار را بکنید. در باره طرحی که الان دارید، صحبت کنید.

این برترین طرحی است که می توانستیم در این شرایط داشته باشیم که قطعا برای اجراهای بعدی باید تغییر کند. اگر روزی مدیر بخش فرهنگی این کشور شوم، اولین کاری که می کنم این است که هیچکدام از سالن ها نباید دو اجرایی باشند. چون به شدت به کارها لطمه می زند. همه با کمترین ابزار و وسایل صحنه مجبورند کار اجرا نمایند. زمانی بود که برای پرداخت یک قبض برق حتما باید به بانک می رفتیم، الان با یک موبایل همه کارهایمان را انجام می دهیم. کسی هم اهل هنر است، برترین فیلم ها و تئاترهای جهان در یوتیوب و پلتفرم های دیگر می بیند. بنابراین دیگر نمی شود مخاطب را گول زد. به همین دلیل طراحی صحنه هم باید درست و کامل انجام شود. من خیلی دوست داشتم مثل یک انیمیشن با اجرا برخورد شود. انگار یک سری آدم های کوچک را در یک قاب تصویر می بینیم. به نظرم خیلی هم به آن نزدیک شده ایم. هرچند جزییاتی دارد که باید درست شود. این هم منوط به این است که سالن به صورت کامل در اختیار ما باشد. خنده دار است که به شما بگویم با کلی منت 4 جلسه اتاق فرمان را به من دادند و کلید پاور را زدند تا نورها و صداهایمان را درست کنیم و می گفتند برای هیچ کس این کار را نمی کنیم. البته واقعا سپاسگزارم که این کار را کردند، ولی منظورم این است که این شکل کار کردن و تمرین نکردن در سالن تبدیل به روال شده است.

در طراحی لباس، فانتزی خیلی خوب درآمده است و لباس ها با فکر کاملا طراحی شده اند.

ما یک ترکیب خوبی در گروه داریم. به جز من به عنوان نویسنده و کارگردان و برادرم شهاب محمودی به عنوان تهیه نماینده و طراح صحنه و لباس، تیمی داریم که درست کار می نمایند. یکی از دلایلی که ما نقاشی می دیدیم، رسیدن به همان فانتزی بود که برای اجرا لازم داشتیم و رسیدن به رنگ هایی که برای کاراکتر مناسب بودند. حتی به این فکر کردیم کدام از شخصیت ها کفش لازم دارد و کدامیک نه. ما به تمام این جزئیات فکر کردیم. یک سری از جزئیات را توانستیم رعایت کنیم و یک سری را هم در اجراهای بعدی خواهیم داشت. حتی دو کاراکتر نو به بخش موسیقایی کار اضافه می شوند، چون می خواهیم به سمت زنده بودن اجراها برویم.

  • تحریم تئاتر یک شوخی گروتسک است| تلفیق ژانرها برای جلوگیری از قضاوت
  • نسل ما به آتیلا پسیانی مدیون است| در تئاتر نه صنفی داریم، نه اتحادیه و نه ظاهرا دوست داریم کنار هم بایستیم

در باره همین موسیقی کمی بیشتر صحبت کنیم. بخش مهمی از این کار همین موسیقی است. چطور این موسیقی شکل گرفت؟

واقعیتش این است که به صورت کارگاهی به این موسیقی رسیدیم. یعنی بخشی از کار را با کلمات مختلف اتود می کردیم. من یک کانسپت به بچه های موسیقی می دادم و آنها روی آن کار می کردند. یا با بازیگران تصویری می ساختیم و می گفتم برای آن موسیقی می خواهم. برخی وقت ها حتی با یک افکت به یک موسیقی می رسیدیم.

اجرای تئاتر شهر با ایرانشهر چقدر فرق خواهد داشت؟

حتما فرق دارد. اولین مسئله این است که سالن بزرگ تر است و تعداد تماشاگران بیشتر می شود. این نشان می هد که کار مورد استقبال قرار گرفته است و می تواند در جای بزرگتری با امکانات بیشتری اجرا شود. وقتی این امکانات در اختیار من قرار می گیرد، من قطعا از آن استفاده می کنم و تغییراتی در کار به وجود می آورم. به نظرم اصلا نباید مخاطب را سرسری بگیریم و بگوییم متوجه خطاها نمی شود. من تمام سعی ام را می کنم که برترین اتفاق ممکن در تئاترشهر بیفتد. برای من اجرا درتئاترشهر باعث افتخار است. من به راحتی این سالن را به دست نیاورده ام. چندین سال زحمت کشیده ام و 4 کار تمرین شده و اجرا نرفته دارم. کلی کار نموده ام و شکست خورده ام تا به این جا رسیده ام. امیدوارم ظرفم انقدر بزرگ شده باشد که در این سالن اجرا کنیم. نباید فراموش کنیم چه مسیری را طی نموده ایم.

منبع: همشهری آنلاین

به "نمی توان مخاطب را گول زد، پینوکیو آدم نمی گردد، اجرا در تئاتر شهر باعث افتخار است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نمی توان مخاطب را گول زد، پینوکیو آدم نمی گردد، اجرا در تئاتر شهر باعث افتخار است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید