رمانی ایرانی که شاهکار جورج اورول را متبادر می نماید
به گزارش وبلاگ ایتالیا، به گزارش خبرنگار خبرنگاران ، این رمان درباره قطاری است که از مسیر اصلی خود خارج می گردد و در ایستگاهی به نام جمجمه توقف می نماید. گروهی متعلق به شرکت جمجمه به سرکردگی کبال وارد قطار می شوند و با تزریق چیزی به رگ های مسافران، مسیر زندگی آنها را تغییر می دهند.
داستان در سرزمینی اتفاق می افتد که علم و تکنولوژی در آن بسیار پیشرفت نموده و
سیاست مداران با استفاده از این پیشرفت ها زندگی مردم را کنترل می نمایند و به نوعی احساسِ جدا شده از بدن آنها را به بدن فرد دیگری تزریق می نمایند. رسکاپ یکی از قهرمانان اصلی رمان و یکی از قربانیان شرکت جمجمه است و بی آنکه چیزی از حادثه قطار به یاد بیاورد، وارد مسیر تازه ای می گردد. اما آیا حادثه قطار، خاتمهِ راه رسکاپ بیمی است؟
در بخشی از رمان می خوانیم:
با یک پلیور یقه اسکی خاکستری در خانه راه می رفت. عقربه ها به سختی جلو می رفتند. حتی عقربه ثانیه شمار هم متوقف شده بود. برای چندمین بار آبی به سروصورتش زد و ساعت مچی اش را دور دستش بست. به تصویر خودش در آینه خیره شد و از اعماق وجودش آرزو کرد، کاش این مذاکره دلهره آور، هرچه زودتر به خاتمه برسد. بار دیگر، به ساعتش نگاه کرد. تا پانزده دقیقه دیگر باید راه بیفتد. در فکر این بود که این پانزده دقیقه را چگونه بگذراند که کسی در زد. رنگ از رخسارش پرید. ساعت چهار و بیست وپنج دقیقه بامدادِ روز تعطیل، چه کسی در می زند؟ با صدای بلند نفس می کشید. یعنی قبل از اینکه خودش را به قرار برساند، لو رفته اند؟ هیچ تصور خوبی از کسی که پشت در بود نداشت. زانوهایش را نمی توانست تحت کنترل داشته باشد. دوباره صدای محکم در آمد. در خوشبینانه ترین حالت، پلیس یا مامورهای امنیتی حکومت به سراغش آمده اند. قطعا فکر او را خوانده اند و می خواهند او را در نطفه خفه نمایند. نه راه فراری دارد و نه می تواند افکارش را انکار کند. از پیشانی اش دانه های عرق سرازیر شد. خودش را پشت در رساند و در را باز کرد...
نشر روزگار رمان توقف ناگهانی در ایستگاه جمجمه نوشته مریم صرافین را در 450 صفحه و قیمت 180 هزار تومان عرضه نموده است.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران